ما وقتي سوار کشتي شديم گروه نوازندگي جلوي در براي خوش آمد گويي آهنگ مي زدند بعد ما به سمت اتاقمان راهي شديم ٠ در طبقه ي هفت کشتي مغازه هايي بود و در داخل آن اتاق بچه ها هم بود. در طبقه ي شش بازي هاي کامپيوتري مجاني و فروشگاه مواد غذايي بود.در طبقه هاي دو سه چهار و پنج ماشين ها و در طبقه هاي هشت نه ده يازده و دوازده انسان ها بودند و در طبقه ي هفت و دوازده ارشه ي کشتي بود.ما وقتي به فنلاند رسيديم آقايي ايراني آمد و مارا در فنلاند چرخاند.
کليسايي در فنلاند.
منظره اي از روي عرشه ي کشتي.
ساختماني در فنلاند.
طبقه ي هفتم کشتي.
عرشه ي کشتي.
کليسايي در فنلاند.
غروبي زيبا در فنلاند.
ساختماني در فنلاند.
کليساي سفيد در فنلاند.
عرشه ي کشتي